Web Analytics Made Easy - Statcounter

به همین مناسبت در گفت‌وگو با آقای محمدرضا رئوف‌ شیبانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در تونس و سفیر آکردیته در کشور لیبی، دلایل و ریشه‌های ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم‌صهیونیستی در عملیات طوفان‌الاقصی را بررسی کرده‌ایم. آقای شیبانی پیش از این سفیر کشورمان در لبنان و سوریه نیز بوده‌است.
 
ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم اشغالگر قدس از مقاومت فلسطین نکته‌ای بود که رهبر انقلاب در دیدار نخبگان هم به آن اشاره کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تحلیل شما در این مورد چیست؟ ابعاد این ضربه و چرایی ترمیم‌ناپذیری آن را چگونه تفسیر می‌کنید؟

در یک بررسی پیرامون اهرم‌هایی که جامعه صهیونیستی در فلسطین اشغالی بر پایه آن بنا شده‌است و به اعتقاد تحلیلگران استراتژیست، این عملیات قطعا ضربه مهلکی بر ارکان این رژیم وارد کرده که بدون شک ترمیم‌ناپذیر است. این عملیات توازن میدانی را به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای به ‌نفع مقاومت فلسطین تغییر داده‌است. در این رابطه برای روشن شدن بیشتر ابعاد این موضوع چند نکته قابل ذکر است:

الف ــ از لحاظ نظامی تابه‌حال نیروی مقاومت به شلیک موشک یا عملیات محدود یا انجام برخی عملیات استشهادی اکتفا می‌کرد. درحالی‌که جریان مقاومت فلسطینی موفق شد در این مرحله دست به عملیات ترکیبی و گسترده نظامی بزند و در عمق بیش از ۴۰ کیلومتری در داخل فلسطین اشغالی نفوذ کند و اهداف متعددی را در این عملیات ترسیم و به نتیجه برساند.

ب ــ در اختیار گرفتن تعداد قابل‌توجهی از اسرای نظامی و شهرک‌نشین به‌عنوان مهم‌ترین برگه مذاکراتی در آینده و همچنین بهره‌گیری از اصل غافلگیری در این عملیات از جمله نقاط متمایز در این مرحله است. اگر رژیم‌صهیونیستی و ناظران نظامی و کمیته منتخب برای بررسی جنگ 33روزه چند ماه پس از پایان این جنگ رسما شکست نظامی اسرائیل از مقاومت حزب‌ا... را اعلام کردند؛ در این عملیات آنها بلافاصله پس از روشن شدن اولیه ابعاد این حمله و دستاوردهای مقاومت در آن، به شکست نظامی خود اعتراف کردند.

ج ــ نفود زمینی و استفاده از تاکتیک جنگ ترکیبی مقاومت و اقدام از جبهه‌های زمینی، هوایی، دریایی و پرتاب موشک ازجمله ویژگی منحصربه‌فرد این عملیات بود.

د ــ به نظر من حماس این عملیات را از نقطه‌ای شروع کرد که عضو دیگر محور مقاومت در لبنان (حزب‌ا...) در سال ۲۰۰۶ و در جریان جنگ 33 روزه آن را به پایان رسانده بود. به یاد دارم رزمندگان مقاومت حزب‌ا... لبنان در روزهای پایانی جنگ 33 روزه اراده و انگیزه وافری در ورود به خاک فلسطین اشغالی و تحت پیگرد قراردادن ستون شکست‌خورده و رو به فرار نظامی صهیونیست‌ها داشتند؛ ولی مقاومت لبنان به دلایل متعدد به این حداقل اکتفا کرد.

ی ــ توانمندی اطلاعاتی جریان مقاومت حماس در این عملیات به اعتراف کارشناسان نظامی و اطلاعاتی به حدی موفق عمل کرد که عملا دستگاه‌های امنیتی صهیونیستی در ساعات اولیه این عملیات زمینگیر شده‌بودند. این در حالی است که رکن توانمندی سیستم اطلاعاتی اسرائیل به‌عنوان یکی از قوی‌ترین ارکان اطلاعاتی در سطح منطقه و بعضا در سطح بین‌المللی مطرح است.

لازم می‌دانم به‌طور خلاصه چند نکته تکمیلی را به‌عنوان جمع‌بندی در پاسخ به این سؤال عرض کنم:
این عملیات بار دیگر اسطوره شکست‌ناپذیری ماشین جنگی اسرائیل را در افکار عمومی منطقه زیر سؤال برد.

* این عملیات، ایمان و اطمینان موجود نزد افکار عمومی اتباع صهیونیستی‌به توانمندی ارتش به‌عنوان رکن اساسی نگهدارنده جامعه صهیونیستی را به‌شدت متزلزل ساخت.


* امنیت و استحکام شهرک‌های صهیونیستی به‌عنوان شیرازه و زیر‌ساخت جامعه صهیونیستی را متزلزل کرد.

* گنبد آهنین در این عملیات عملا کارآیی خود را از دست داد و این فرضیه را که هک کردن آن قابل اجرا بوده و ترمیم‌پذیر نیست، تقویت کرد.

* رژیم صهیونیستی از نقطه‌ای ضربه خورد که به‌هیچ‌وجه آمادگی مقابله با آن را نداشت.

* ضربه به‌حدی بود که اسرائیل در آینده تحت فشار افکار‌عمومی داخلی و خارجی مجبور خواهد شد در اتخاذ هرگونه اقدام خود بارها محاسبه کند.
* جریان مقاومت از وضعیت یک حرکت محدود نظامی خارج شد و خود را در قامت یک نیروی مسلح و باایمان که قادر است در میدان، رودررو با ماشین جنگی صهیونیستی بایستد، جلوه کرد.
* ارتقای روحیه عربی که بختک روحیه شکست و ناکامی بر اذهان آنها سایه انداخته بود، این عملیات و دستاورد آن روحیه عربی را ارتقا بخشید.

* بی‌تردید این عملیات تاثیرات عمیقی در شاکله سیاست داخلی جامعه صهیونیستی به‌جای خواهد گذاشت و موجب تعمیق شکاف سیاسی و اجتماعی در این جامعه خواهد شد.

* صف‌بندی در صحنه بین‌الملل را واضح‌تر و روشن‌تر کرد.

رژیم اشغالگر قدس قبل و بعد از ۱۵مهر چه تفاوت‌هایی دارد؟
* همان‌گونه که مقاومت قبل از 15مهر با مقاومت فلسطینی بعد از 15مهر تفاوت ماهوی و کیفی داشته، رژیم صهیونیستی امروز بی‌تردید متفاوت با رژیم صهیونیستی قبل از 15مهر خواهد بود. شدت خشم و واکنش رژیم صهیونیستی به این عملیات، عمق فاجعه و شدت فشار روانی را که اسرائیل با آن مواجه است، منعکس می‌کند. به نظر من، حادثه 15مهر سؤال بزرگی را در اذهان و افکار عمومی جامعه صهیونیستی در رابطه با ماندگار بودن این رژیم به‌جا گذاشت.

یکی از دستاوردهای این عملیات این است که واقعیت فلسطین با قدرت خود را بر معادلات داخلی و منطقه‌ای تحمیل کرد. این اصل به‌‌رغم تلاش‌ سال‌های اخیر در عادی‌سازی روابط عربی و صهیونیستی صورت می‌گرفت که هدف آن نشر این ذهنیت بود که در نتیجه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی عملا مسأله فلسطین به فراموشی سپرده خواهد شد. توازن وحشتی که پس از جنگ ۳۳ روزه ازسوی لبنان بر صهیونیست‌ها تحمیل شد در نتیجه این عملیات در معادله فلسطین ـــ اسرائیل نیز حاکم خواهد بود. به یاد داریم که در نتیجه نمایش قدرت بازدارندگی ایجاد شده برای حزب‌ا... در مقابل اسرائیل پس از جنگ ۳۳روزه، بارها شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی در شرایط ترسیم خط قرمز از سوی حزب‌ا... عقب‌نشینی کرد که آخرین آن ترسیم خطوط مرزی بین لبنان و فلسطین بود.
آنچه آمریکا درحال‌حاضر در تلاش است انجام دهد و رئیس جمهور و وزیر خارجه این کشور سراسیمه وارد منطقه شده و با رهبران رژیم اشغالگر و کشورهای عربی مشغول مذاکره‌اند، به‌منظور دستیابی به اهدافی است که برخی از این اهداف را می‌توان به این صورت بیان کرد:
اول: خرید وقت برای صهیونیست‌ها که بتوانند اقدامات وحشیانه خود را علیه مردم بی‌دفاع غزه تکمیل کنند. صهیونیست‌ها به این حد از خشونت علیه مردم بی‌دفاع غزه نیاز دارند تا بتوانند افکار عمومی خود را در برابر شکست مفتضحانه اخیر قانع کنند.

دوم: درخواست از حکومت‌های عربی برای مهار خشم افکار عمومی جهان عرب.

سوم: شکار فرصت از بحران پیش آمده به‌نفع رژیم صهیونیستی تا از این طریق شکست رژیم را با دستاوردهای سیاسی جبران کند. موضوع طرح انتقال شهروندان فلسطینی از غزه به خارج از این منطقه در همین راستاست.

در واکنش به شکست اخیر، برخی در رژیم صهیونیستی انگشت اتهام را به‌سمت ایران دراز کردند. تحلیل شما از دلایل این اتهام‌زنی چیست؟
* این مواضع در عین حالی‌که اعتراف جهانی به نقش و جایگاه تاثیرگذار جمهوری اسلامی ایران در مسأله فلسطین به‌عنوان مهم‌ترین و دیرپاترین مسأله در منطقه غرب آسیاست ولی اهداف رقبا و دشمنان جمهوری اسلامی ایران از این‌که بلافاصله پس از وقوع هر اتفاقی انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه می‌روند، می‌توان براساس موارد زیر تحلیل کرد:
۱-‌ ترویج و تقویت سیاست ایران‌هراسی که به‌عنوان فصل مشترک رویکرد صهیونیست‌ها و غربی‌هاست.

۲‌- ‌ایرانیزه کردن خطر فلسطین علیه منافع نامشروع خودشان. محدود کردن مسأله فلسطین به ایران از نگاه این کشورها در واقع به‌عنوان حلقه تکمیلی رویکرد ایران‌هراسی دنبال می‌شود که این کشورها از دیرباز سیاست خود را براساس آن طراحی کرده‌اند. از این طریق صهیونیست‌ها و آمریکا در تلاش هستند که با طرح این موضوع، تفکیک و شکافی بین خواسته عربی از مسأله فلسطین با رویکرد ایرانی ایجاد کنند.

۳- حجم شکست اسرائیل و توانمندی فوق‌العاده مقاومت به‌گونه‌ای بود که اگر گفته می‌شد این حجم از خسارت‌های نظامی و امنیتی نتیجه عملیات یک گروه کوچک مقاومت که سال‌های سال در شدیدترین وضعیت محاصره نگه داشته شده‌اند، عملا ضربه پرستیژی و حیثیتی جبران‌ناپذیری به کیان صهیونیستی وارد می‌کرد که اقناع افکارعمومی توسط سران رژیم صهیونیستی امکان‌پذیر نبود.

۴- همراه کردن برخی کشورهای رقیب جمهوری اسلامی در منطقه و وادار کردن آنها به اتخاذ موضع علیه ایران و متعاقب آن علیه عملیات حماس. دستپاچگی صهیونیست‌ها در اتخاذ سیاست هجوم وحشیانه و قتل‌عام مردم بیگناه و بی‌پناه فلسطین این رویکرد را عملا با شکست مواجه ساخت.

آمریکا و رژیم صهیونیستی گمان می‌کردند با ترور سردار سلیمانی، ابتکار عمل در منطقه دست آنهاست. آیا می‌توان گفت ماجرای اخیر محاسبات آنها را درباره اثرات ترور حاج‌قاسم و قدرت محور مقاومت به‌هم زد؟
رویکرد شهید حاج‌قاسم منبعث از یک مدرسه فکری بود که آثار آن درحال ‌حاضر و در آینده در سطح منطقه و بین جریان‌های مقاومت استمرار و حیات خواهد داشت. بنده این توفیق را داشتم که هم در جنگ ۳۳روزه لبنان و همچنین پنج سال در بحران سوریه از نزدیک در کنار شهید حاج‌قاسم حضور داشته باشم. قاطعانه معتقدم که زیربنایی که شهید سلیمانی در محور مقاومت طراحی و پی‌ریزی کرد، استمرار این مسیر را بیمه کرده است.

جریان مقاومت حرکتی است که با ندای قدسی امام‌(ره) و رهبری حکیمانه، قدرتمندانه و عزتمند رهبری سرچشمه می‌گیرد. عناصر مقاومت هم از این دو منبع غنی سرچشمه می‌گیرند. حاج‌قاسم نیز ذوب‌شده در مکتب اسلام و نگاه ژرف امام و رهبری بود. جریان‌های مقاومت در منطقه نیز از مدرسه حاج‌قاسم آموخته‌اند که چگونه در برابر اشغالگر و ظالم ایستادگی کنند. این حرکت جوشنده است، از درون، خود را می‌سازد، از عمق تاریخ شروع شده و به دوران معاصر رسیده و در آینده ادامه خواهد یافت. حاج‌قاسم مرحله مهمی از این حرکت بزرگ بود.
 
تاثیر عملیات اخیر بر موضوع عادی‌سازی را در کوتاه‌مدت و درازمدت چطور می‌بینید؟
به اعتقاد من، متاسفانه عادی‌سازی روابط بعضی کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی به‌عنوان یک راهبرد برای آنها تعریف شده، لذا ممکن است در نتیجه این حوادث دچار سکته بشود، لیکن چون به‌عنوان راهبرد مورد توافق آمریکا، صهیونیسم و برخی عوامل منطقه‌ای آنها درآمده، تلاش خواهند کرد که مجددا با استدلال‌های مختلف آن را در دستور‌ کار خود حفظ کنند. در همین رابطه آنچه مهم است این‌که:
۱‌- رویکرد عادی‌سازی در محو یا کمرنگ کردن قضیه فلسطین موفق نبوده است.

۲- مردم و افکار عمومی منطقه قانع به این رویکرد نیستند و
 لذا همراهی نخواهند کرد. به‌همین‌خاطر این روزها علی‌رغم عادی‌سازی روابط در برخی کشورهای عربی همچنان شاهد حضور صدهاهزار نفری مردم در خیابان‌های این کشور در دفاع از فلسطین هستیم.
۳. چنانچه علی‌رغم جنایات وحشیانه صهیونیست‌ها علیه مردم غزه همچنان شاهد استمرار و اصرار این کشورها بر سیاست عادی‌سازی باشیم، این احتمال که در آینده شاهد واکنش‌های مردمی علیه این حکومت‌ها باشیم نیز وارد است. در این رابطه دقت در نحوه ورود و حضور برخی از سران این کشورها در رسانه‌های جمعی و نوع توجیه سیاست حمایتی آنها از مردم فلسطین انعکاسی از نگرانی درونی آنها از خشم داخلی مردم خودشان است.

شواهدی وجود دارد که رژیم‌صهیونیستی و آمریکا به‌دنبال پاک‌سازی قومی غزه و کوچاندن جمعیت این منطقه است. این کوچ اجباری، مستلزم حمله وسیع زمینی و اشغال است. به نظر شما، این طرح ابعادش چیست و آیا امکان اجرایی‌شدن دارد؟
قدرت مقاومت در لبنان و غزه ناشی از بستر مردمی این دو جریان است. بدنه مردمی حامیان مقاومت در لبنان و غزه در مراحل مختلف ثابت کرده است که پای مقاومت خود ایستاده و حاضر به پرداخت هزینه‌های آن نیز هست. اینجاست که آن پیرزنی که تمام مایملکش در نتیجه بمباران صهیونیست‌ها در لبنان در جنگ ۳۳روزه نابود و با خاک یکسان شده بود، در برابر دوربین‌های تلویزیون با سربلندی و افتخار اعلام کرد که تمام اینها فدای نعلین سید (حسن نصرا...) و تکرار همین صحنه در غزه هنگامی که پدری فرزند عزیزش را که در نتیجه بمباران به شهادت رسیده بود، روی دست بر ویرانه‌های منزلش ایستاده و با خشم، نعره‌زنان می‌گفت تل‌آویو را با خاک یکسان خواهیم کرد.
با این مختصات، اولا حمایت مردمی از مقاومت به‌عنوان اصل اساسی استمرار مقاومت وجود و استمرار دارد و ثانیا سیاست کوچاندن این حامیان مقاومت امری غیرممکن خواهد بود. ثالثا تجربه تلخ مردم فلسطین از آوارگی، آنها را به این واقعیت واقف ساخته که ایستادگی و مقاومت در برابر اشغالگر آنها را به حقوق‌شان نزدیک‌تر خواهد ساخت تا پذیرش مهاجرت مضاعف. رابعا نگرانی کشورهای عربی همجوار غزه به‌ویژه مصر از تغییر دموگرافیک در کشور در نتیجه مهاجرت نیز مانع دیگری در برابر تحقق این سیاست است.

اثر اتفاقات اخیر بر آینده قضیه فلسطین را چطور می‌بینید؟
در این رابطه مایلم به نکات زیر اشاره کنم:
۱. این‌که مسأله فلسطین همچنان با قدرت به‌عنوان مهم‌ترین مسأله منطقه مطرح خواهد بود.
۲. حل‌وفصل مسأله فلسطین از طریق مذاکرات بی‌نتیجه بوده و تاریخ نشان داده است که مذاکرات سیاسی و اعطای امتیاز به رژیم‌صهیونیستی عملا این رژیم را جری‌تر کرده و امتیازات بیشتری را مطالبه می‌کند.
۳. این‌که جریان مقاومت همچنان به‌عنوان تاثیرگذارترین روش برای وادار کردن صهیونیست‌ها و عقب‌نشینی و اعطای حقوق حقه مردم فلسطین مطرح است.
۴. استمرار مسأله فلسطین موجب رو شدن آخرین برگه‌های حیاتی این رژیم و به‌دست‌گرفتن امور توسط جریان‌های تندروی صهیونیستی شده و این خود پاشنه آشیل اسرائیل در داخل و در سطح جامعه جهانی خواهد بود.

در سطح جهانی شاهد دو اتفاق موازی هستیم. از یک‌سو حمایت برخی دولت‌ها از رژیم عریان‌تر شده تا حدی که تظاهرات در حمایت از فلسطین را هم ممنوع کرده‌اند و از سوی دیگر می‌بینیم مردم در اغلب کشورهای جهان جنایات اسرائیل را محکوم می‌کنند. ارزیابی شما از تقابل این دو جبهه و برآیند آن چیست؟
همان‌طور که در پاسخ به سؤال اول اشاره شد صف‌بندی بین‌المللی در موضوع فلسطین روزبه‌روز روشن‌تر و واضح‌تر شده است. مسأله فلسطین می‌تواند به‌عنوان میزان‌الحراره در جوامع اروپایی و منطقه برای انتخاب‌های سیاسی آتی آنها تبدیل شود. موضوع فلسطین به حد فاصلی بین اصل حمایت از مظلوم یا طرفداری از ظالم تبدیل شده است.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: مقاومت فلسطین رژیم صهیونیستی جامعه صهیونیستی عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی مقاومت فلسطین جمهوری اسلامی رژیم اشغالگر مسأله فلسطین جریان مقاومت صهیونیست ها افکار عمومی شکست رژیم حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۸۱۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته رژیم صهیونیستی بود

سردار سرلشکر «غلامعلی رشید» فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا (ص) در گفت‌وگویی به عملیات طوفان‌الاقصی، عملیات وعده صادق، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قابل رژیم صهیونیستی و وضعیت کنونی این رژیم اشغالگر پرداخت.

در ادامه، مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این ۷۰ سال ادعا می‌کرد من بی حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم، ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجزخوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.

شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد، اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است؛ یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشور‌های غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.

یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی‌پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و… نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بار‌ها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست‌یافتنی است؟

این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزاردهنده و مایه کابوسشان است، همین شکننده‌بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط هزار و ۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزار نفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

رژیم اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیرو‌های مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت‌المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت‌المقدس ما در جنگ در برابر عراق شش هزار کیلومتر مربع بوده است.

یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرز‌های جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل‌آویو.

یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهر‌های اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و… آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه‌شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیرو‌های مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح‌المبین و بیت‌المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح‌المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید؛ پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد، دروغین است.

وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این رژیم را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم آمریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی‌ای است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.

در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و…). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوند‌های مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک‌دل و یک‌زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند.

عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند؛ اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ‌کدام از این پیوند‌ها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ‌کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.

درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

دو عملیات «طوفان‌الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل به‌شدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان‌الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محور‌های مقاومت دست برتر را دارند و افق ۱۰ سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه به‌ویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپاد‌ها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های آمریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است.

وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. آمریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو به‌ویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشور‌های منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضا‌های عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علی‌رغم این دیوار‌های دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پرقدرت ایران از سپر‌های دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.

رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که آمریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره به‌سر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناو‌های آمریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوافضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این‌گونه از رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

آمریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که آمریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد، یکی نیست؟

خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی حریفم و حریف ندارم.

در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط هزار و ۱۰۰ یا هزار و ۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. هزار و ۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چندساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود آمریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه آمریکاست و به کشور‌های عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند؛ بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند؛ حتی سلاح کشتار جمعی یعنی بمب اتم!

منبع:روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی

دیگر خبرها

  • مواضع رژیم صهیونیستی زیر آتش سنگین حزب‌الله
  • وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته رژیم صهیونیستی بود
  • چرا صهیونیست‌ها جرأت مقابله با حملات یمن را ندارند؟
  • «نابودی حماس»، رویای بر باد رفته صهیونیست‌ها
  • حملات بامدادی به جنوب لبنان/ اسرائیل حومه «ناقوره» را بمباران کرد
  • حمله موشکی جدید حزب الله به مرکز نظامی رژیم صهیونیستی+فیلم
  • حمله موشکی جدید حزب الله به مرکز نظامی رژیم صهیونیستی
  • یورش گسترده اسرائیل به طولکرم و درگیری با مقاومت فلسطین
  • جبهه مردمی برای آزادی فلسطین: رژیم اشغالگر خواسته‌های مقاومت را بپذیرد، مذاکرات پیش برود
  • حزب‌الله لبنان یک پایگاه صهیونیستی را هدف قرار داد